اما سوال باقی مانده آن است که در برابر ایراداتی که به سیستم فعلی آموزش و پرورش وارد است، چه پیشنهاد جایگزینی وجود دارد؟ پر واضح است که پاسخ وابسته به این خواهد بود که چه هدفی مد نظر ما خواهد بود. پس نیاز است به یک تصویر شفاف تر از انسانی که در یک جامعه توسعه یافته زندگی میکند برسیم. فرض را بر این می گذاریم که این شخص باید کسی باشد که خصوصیات اخلاقی و رفتاری مشخصی داشته باشد (صداقت و درستکاری، تعهد و مسئولیت پذیری، قانون مندی، نظم، احترام به جان و شخصیت خود و دیگران، ارزشمند بودن وقت و زمان، ارزشمند بودن کار، اعتماد بنفس ، مناعت طبع و ...). دیگر آنکه بتواند از نظر مالی و کاری، روی پای خود ایستاده، یک شغل برای خود ایجاد کرده و آنرا گسترش داده و آنقدر قوی شود که دست دیگران را نیز بگیرد، استعدادهایش را بشناسد و شکوفا کند، توانایی رفع مشکلات در زندگی خود و کمک به دیگران را داشته باشد، روابط اجتماعی را بلد بوده و بتواند با دیگران ارتباط برقرار کند، سالم و سلامت باشد و از زندگی لذت ببرد، و بعنوان مزاحم در یک جامعه نبوده بلکه کمک به رشد و تکامل و پیشرفت جامعه نماید. از طرف دیگر بایست در نظر بگیریم که افراد فارغ التحصیل شده در مقطع دیپلم، قصد ادامه تحصیل نداشته و میخواهند یک کار و شغل برای خود دست و پا کرده و وارد جامعه شوند (قطعا راه برای ورود افراد به آموزش عالی باز بوده و بعنوان یکی از راههای کسب مهارت در نظر گرفته میشود). در نتیجه علاوه بر آموزش الفبا و خواندن و نوشتن و حساب و ریاضی اولیه، تواناییهای زیر حتما بایست تا قبل از دیپلم آموزش داده شود.
اولین توانایی توسعه خصوصیات رفتاری و اخلاقی است که در بالا شرحی از آنها لیست شد. دومین توانایی که هر فرد نیاز است آنرا یاد بگیرد، فن بیان و توانایی ارتباط با جامعه است که در مدارس اصلا به آن توجه نمی شود. آموزش این توانایی علاوه بر رشد مدنی یک جامعه اعتماد بنفس دانش آموزان را نیز افزایش می دهد. توانایی بعدی آیین نگارش است که بُعد دیگری در ارتباط با مراودات اجتماعی می باشد. بجای اتلاف وقت دانش آموزان با موضوع نگارش انشای علم بهتر است یا ثروت، به دانش آموزان یاد داده شود که چگونه یک متن اداری، حقوقی، قانونی، تجاری، گزارش کار، مقاله علمی و یا یک نامه دوستانه می توان نوشت.
در ورزش بجای دادن توپ و بازی بی هدف فوتبال در حیاط، علاوه بر اجرای نرمشهای اصلاحی که به رشد و سلامت جسمی کودکان کمک میکند، آموزش تئوری آنها از انواع ورزشهایی که در دنیا وجود دارد و آشنایی آنها با قوانین آن می باشد. چه بسا که هر یک از کودکان در ورزشی استعداد داشته باشند که بدون آگاهی از وجود آنها هیچگاه این استعداد کشف نگردد. از طرف دیگر بخشی از لذت زندگی در دیدن و مشاهده مسابقات است و دانستن قوانین آن، لذت آنرا دو چندان می کند.
تصویر کپی می باشد.
در ریاضی بیشتر بر روی روشهای استدلال و منطق، خلاقیت و توانایی در حل مشکلات سرفصلها نگاشته شود.
در علوم بجای حفظ کردن قوانین کشف شده در هر یک از پدیده ها، بر روی روشهای کشف حقایق و قوانین با مشاهده پدیده ها و استفاده از آنها در رفع مشکلات آموزش ها صورت گیرد. حتما در همه مقاطع، حقوق حداقل در سطح حقوق مدنی و تجاری، و مقداری در ارتباط با حقوق بین الملل آموزش داده شود. در ذیل این مباحث روشها نگارش قراردادهای تجاری نیز حتما در نظر گرفته شود. حسابداری و مقدمه ای در باب مدیریت مالی آنچیزیست که همه افراد بایست بلد باشند. خیلی از مشکلات اقتصادی موجود در جامعه نه بخاطر وجود رکود در اقتصاد کلان بلکه بخاطر عدم توانایی مدیریت مالی افراد در زندگی خودشان می باشد. یکی از مواردی که همگی می بایست آنرا بدانند فنون مذاکره و چانه زنی در تجارت است. از دیگر مهارتهای مورد نیاز کارآفرینی و تجارت آداب معاشرت تجاری و یا توانایی های رفتاریست که بعنوان ( business etiquette) آموزش داده می شود.
در باب آموزش خودشناسی و داشتن دید درست انسانی و اجتماعی مقدمه ای بر فلسفه، اقتصاد، جامعه شناسی، تاریخ ایران و جهان، تاریخ ادیان و علوم سیاسی آموزش داده شود. در هنر نیز همچون ورزش اصل بر یافتن استعداد فرد و همچنین درک و لذت هنگام برخورد با آثار هنری گوناگون می باشد، لذا آموزش تئوری هنرها و سبک های مختلف در هر یک از آنها و آموزش مقدماتی عملی آنها بسیار با اهمیت می باشد. بدین معنی که مثلا ممکن است کسی استعدادی در موسیقی سنتی نداشته باشد، ولی حداقل دستگاههای هفتگانه موسیقی را هم از لحاظ تئوری و هم هنگام گوش دادن به یک قطعه موسیقی شناخته و کار خوب را از بد تشخیص بدهد. در آموزش زبانها خارجه (انگلیسی، عربی و ... )بجای تمرکز بر درک مطالب نگاشته شده، بایست بر روی افزایش توانایی ارتباطی از طریق گفتگو یعنی صحبت کردن و گوش دادن کار کرد. یعنی اگر یک فرد ایرانی در یک کشور عربی یا انگلیسی زبان بعنوان مثال رها گردد، آیا قادر به گفتگو با شهروندان آنجا خواهد بود یا نه.
مورد دیگری که بایست حتما در سیستم آموزشی ما تغییر کرده و مورد بازنگری قرار گیرد، روشهای تدریس می باشد. کسی در آن شک ندارد که هیچ کس با حفظ کردن جمله "پارک دوبل وسط خیابان غیر قانونی بوده و تجاوز به حقوق دیگران می باشد"، و نمره 20 گرفتن از آن ملتزم به رعایت آن در جامعه نمی شود. پس بایست بدنبال روشهای تدریسی دیگری رفت که این مورد حقوقی بعنوان یک بینش در شخصیت هر فرد نهادینه کرده بطوریکه آنرا در زندگی خود بکار گیرد.