آینده ما

این صفحه به بررسی راههای پیش روی ایران برای رشد و توسعه می پردازد

آینده ما

این صفحه به بررسی راههای پیش روی ایران برای رشد و توسعه می پردازد

آینده ما

همیشه برای من یک سؤال وجود داشت که چرا فرآیند توسعه و رفاه در ایران این قدر کند و بی هدف طی می شود. این مسئله باعث شد تا رشته ام را به اقتصاد تغییر دهم و در کنار آن مطالبی از باقی شاخه های علوم انسانی و اجتماعی نیز مطالعه کنم. لُب مطلب، آنچه بدست آوردم این شعر حافظ بود که :
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگان لب دریا میکرد
آنچه برای رفاه و توسعه بیشتر نیاز داریم درون دلها و مغزهای ما وجود دارد.
نمی دانم آنچه نوشته خواهد شد اثری هم خواهد داشت یا نه. اما در ریاضی یک تئوری داریم به اسم "اثر پروانه ای" که می گوید: بال زدن پروانه در یک قاره می تواند باعث بوجود آمدن یک گردباد در قاره ای دیگه بشود. امیدوارم این نوشته ها قادر باشند در آیندۀ خودمان و فرزندانمان مؤثر واقع گردند.

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رکود» ثبت شده است

۱۰
بهمن

وقتی که تورم در کشوری شروع به افزایش می نماید، بتدریج ماهیت فعالیت های اقتصادی تغییر خواهد کرد. چرا که افراد در پی سود آوری بیشتر هستند. تصور کنید سود آوری کارهای تولیدی فرض بین ده تا بیست درصد در سال تغییر کند در حالیکه یک فرد دیگر با خرید و فروش ملک، نشسته بر موج تورم یک سود 60 درصدی را صید نماید. گاهی دیده شده نتیجه فعالیت ناشی از تولید یک کارگاه تولیدی منفی و زیانبار بوده اما افزایش قیمت زمین و ملک آن محل به تمام زیان آن کار چربیده است. لذا افراد و شرکتها بتدریج کارهای تولیدی، خلاقیت، نوآوری، کیفیت و رقابت را کنار نهاده، همچون یک صیاد ماهیگیر تلاش کرده و یاد میگیرند که چه کالاها و دارایی هایی را کِی و چگونه خرید و فروش کنند تا به ثمن تورم موجود، بیشترین سود را صید نمایند. وقتی تورم مزمن شود، یعنی سی، چهل سال کشوری در شرایط تورمی باقی بماند، می توان گفت اغلب افراد فعال در اقتصاد آن طی دو، سه نسل متخصص موج سواری از امواج تورمی شده و اصولا کار و تلاش در بخش واقعی تولید، بازاریابی و فروش به فراموشی سپرده شده و از لحاظ فنی و تخصصی قدرت رقابت خود را بخصوص در عرصه بین المللی از دست می دهند.

اولین خاصیت سیاست های ضد تورمی، رکود افزا بودن آنهاست. این جزو عوارض جانبی این سیاستها بوده و از آن گریزی نیست. لذا وقتی دولت شروع به کنترل تورم می نماید، رکود و مشکلات مربوط به سودآوری و چرخه اقتصادی از دو جنبه به شهروندان فشار خواهد آورد: اول آنکه صیادهای موج سوار دیگر زیربنای سودآوری خود را از دست خواهند داد و نمی توانند از طریق خرید و فروشِ صرف، سودی کسب نمایند لذا کار این گروه از افراد راکد خواهد شد. از طرف دیگر این گروه افراد، کار دیگری بلد نیستند که در آن فعالیت نمایند، چرا که در عرض چند دهه، چندین نسل فقط صید تورم را یاد گرفته اند. لذا تا اینکه این گروه مطمئن شوند که دیگر موج تورمی ای نخواهد بود و بایست یک شغل و تولید واقعی را دنبال نمایند و آنکار را یاد بگیرند و وارد آن شوند ممکن است سالها طول بکشد و از این جهت نیز شهروندان این بخش دچار سختی وافر گردند. بعلاوه که سیاستهای ضد تورمی که ذاتا و بناچار ایجاد کننده رکود می باشند، باقی بازارها را نیز راکد و غیر جذاب کرده، در نتیجه ورود به باقی تولیدات و خدمات نیز با شک و تردید فراوان همراه است.


تصویر کپی می باشد.

بخش مشکل کار آنجاست که دولت وقتی میتواند تورم را کامل کنترل کند که سالها آنرا ادامه دهد تا مطمئن گردد شهروندان جذب مشاغل دیگر شده و امید خود به بازگشت تورم و استفاده از امواج تورمی را از دست داده اند و تا رسیدن به این نقطه رکود، ورشکستگی و بیکاری فشار فراوانی به شهروندان خواهد آورد. موفقیت دولت در این بخش بشدت وابسته به توجیه بودن و همدلی شهروندان و گروههای مخالف سیاسی می باشد. والا دولت در مبارزه با تورم شکست خورده و دوباره به سیاستهای تورمی باز خواهد گشت.

بعد از اینکه شهروندان  از بازگشت امواج تورمی ناامید گشته و وارد کارها و مشاغل واقعی شدند، تولید کالاها و خدمات در نرخهای خیلی پایین تورم نیز رونق گرفته و بتدریج رشد پیدا می کند، در اینجا دولت می تواند بتدریج در حد افزایش رشد اقتصادی و متناسب با آن عرضه پول را افزایش داده و نرخ بهره را کاهش دهد. در اینصورت این پولها بدون ایجاد تورم جذب اقتصاد شده و رونق اقتصادی را ایجاد خواهند کرد.


۰۷
بهمن

تورم به افزایش مداوم سطح عمومی قیمتهای کالاها و خدمات در یک دوره زمانی گفته می شود. از آنجایی که در تورم کالاها و خدمات گران میشوند، با هر واحد پول مقدار کمتری از کالاها و خدمات را میشود خرید، لذا تورم باعث کاهش قدرت خرید می گردد.
تورم از طریق محاسبه تغییرات نسبی دورهای شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی محاسبه می شود. شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی خود حاصل تقسیم متوسط وزنی قیمت در یک سال بخصوص به قیمت در سالی بعنوان سال پایه می باشد. در واقع تورم را میشود با سرعت مقایسه کرد. تورم صفر به معنی آنست که متوسط قیمت های آنسال نسبت به سال قبل تغییری نکرده است. هر گونه تورم بالای صفر، نشان دهنده افزایش قیمت نسبت به سال گذشته می باشد. تورم منفی نشان دهنده کاهش قیمتها نسبت به سال قبل می باشد. حالت تورم حاد به شرایطی گفته می شود که نرخ تورم می تواند به بالای یک میلیون درصد در سال برسد. بعنوان مثال آلمان در سال 1923 تورمی معادل 25/3 میلیون درصد در ماه را تجربه کرد. یکی از دلایل قدرت گرفتن هیتلر و جنگ جهانی دوم را همین تورم لجام گسیخته در آلمان دانسته اند. در سال 2008 زیمباوه به رکورد تورم 6/79 میلیارد درصد در ماه رسید. یعنی قیمت ها هر 24 ساعت 98 درصد افزایش پیدا می کرد.


تصویر کپی می باشد.
حالت تورم رکودی به شرایطی گفته میشود که در اقتصاد تورم و رکود با هم اتفاق می افتد. در اغلب موارد قبل از افزایش قیمت کالاها و خدمات مصرفی، قیمت عوامل تولید (سوخت، دستمزدها، مواد اولیه و ...) افزایش می یابد. در واقع افزایش عمومی قیمتها بخاطر تورم در هزینه تولید می باشد، در این شرایط حالت تورمی به همراه ورشکستگی شرکتها، موج چک های برگشتی و بیکاریهای انبوه همراه خواهد بود.


بطور عمومی دولت ها اجازه ایجاد تورم منفی (کاهش قیمت ها) را نمی دهند چرا که اینکار کشور را به رکود و افزایش بیکاری می کشاند. یک تورم بین صفر تا سه درصد در سال یک نرخ نرمال برای تورم خواهد بود. تورم های بالا در درجه اول باعث افت ارزش پول در هر سال شده، در نتیجه نرخی را که هر سرمایه گذاری بایست سودآوری داشته باشد، تا سرمایه گذار را مشتاق به سرمایه گذاری کند، افزایش خواهد داد. لذا از میزان انتخاب های سرمایه گذاری کاسته شده، بیکاری افزایش می یابد.


از طرف دیگر افزایش تورم و غیر قابل پیش بینی بودن آن باعث می شود نااطمینانی ها در اقتصاد افزایش یافته و بازیگران آن بسمت سرمایه گذاری های بلند مدت نروند (در مورد نا اطمینانی ها بعدا توضیح خواهم داد).
شاید بعضی به اشتباه تصور کنند که سیاست های تورم زای دولت (که منجر به تورم های بالا می شود) باعث ایجاد رونق در نتیجه کاهش بیکاری گردد، در حالیکه این فقط یک برداشت اشتباه، بی دقت و سادهانگارانه از قانون عرضه بوده و هیچگاه نه از لحاظ تئوری و نه از لحاظ تجربی ثابت نگردیده است.