سوالی که اینجا مطرح می شود آنست که دولت برای کاهش تورم چه کارهایی میتواند بکند؟
دولت برای کنترل تورم اغلب از چند طریق عمل می کند: کنترل و قطع چاپ و عرضه پول، افزایش نرخ بهره، افزایش مالیاتها و در نهایت کاهش هزینه ها و بودجه دولتی. که همه این سیاستها در نهایت منجر به کاهش تقاضا در کل جامعه شده و بنوعی رکود ایجاد می نماید. این رکود و عدم تقاضای جامعه، مازاد تقاضای موجود را کاهش داده و بتدریج تورم کاسته خواهد شد.
در واقع منبع اصلی ایجاد سیل تورمی همانطور که گفته شد هزینه های دولتی می باشد که باید کاهش یابد. در ایران اگر به ساختار بودجه دولت توجه گردد بیشترین قسمت از هزینه ها، مربوط به شرکت های دولتی می باشد. در درجه بعد هزینه های جاری و حقوق کارمندان دولت وجود دارد و در انتها هزینه های عمرانی قرار می گیرد. مشاهده این ساختار از طرفی توجه و اهمیت خصوصی سازی و از طرف دیگر توجه و تعیین تکلیف شرکت های زیانده را آشکار می سازد. با تعیین تکلیف شرکت های دولتی بار بسیار بزرگی از هزینه ها کاهش خواهد یافت. علاوه بر اینکه بخش بسیار زیادی از مفاسد اداری، رانتها و اختلاسها در این قسمت وجود دارد که بعلت عدم وجود سهامدار خصوصی و دیده بانی از آنها، عملا دیده نشده و به قوت خود باقی هستند.
تصویر کپی می باشد.
در بخش هزینه های جاری و دستمزد کارمندان نیز دولت امکان مانور زیادی دارد: تکیه بر روشهای علمی مدیریتی جهت اصلاح ساختار و افزایش بهره وری و راندمان اداری. از آنجاییکه یکی از وظایف دولت و اهداف آن اشتغالزایی می باشد، متاسفانه همواره سعی کرده آنرا از طریق غیر علمی ترین و نادرست ترین روشها برآورده نماید. یکی از این روشها استخدام های گسترده و بی دلیل در ادارات دولتی می باشد که علاوه بر افزایش هزینه ها ، باعث بوجود آوردن ادارات، تعهدات و وظایف غیر ضروری و مازاد گشته که خود بنوعی مزاحم ارباب رجوع و تولیدکنندگان و بدتر شدن فضای کسب و کار و در نهایت کاهش رفاه شده است. لذا حذف قسمتهای غیر ضروری مانند سفارتها در کشورهایی که ایران مراودات چندانی با آنها ندارد و یا بخشهای زیادی از وزارتخانه های مختلف، سازمانها و نهادها و افزایش بهره وری بخش های موجود بشدت می تواند بر روی کاهش هزینه های دولتی موثر باشد. بخش زیادی از صرفه جوییهای بوجود آمده از دو بخش بالا می تواند جذب فعالیت های عمرانی گردد که در نهایت باعث افزایش رفاه شهروندان خواهد شد.
با خشک شدن سرمنشاء تورم و حذف کسری بودجه، همزمان افزایش نرخ بهره، نقدینگی و پول موجود را در بانکها و بازار اوراق مشارکت سد مینماید که این کار در کوتاه مدت و بسرعت می تواند تورم را کاهش دهد. پس ترکیب این دو سیاست است که در کوتاه مدت و بلند مدت به کنترل تورم خواهد انجامید.
یادآوری میکنم که رشد اقتصادی و افزایش رفاه با وجود تورمهای بالا عملا غیر ممکن خواهد بود.