پول و نقش آن در جامعه
همانطور که در قسمت قبل دیدیم نوع بشر برای زنده ماندن و زندگی کردن به یکسری از کالاها و خدمات نیاز دارد. از خوراک و پوشاک گرفته تا بهداشت و تفریح و امنیت و آموزش. از طرف دیگر تخصصی شدن کارها باعث شد کم کم افراد فقط تولید خیلی زیاد از یک کالا رو بلد باشند و مازاد تولیداتشون رو با کالاها و خدمات دیگه مبادله کنند. این مبادله ابتدا کالا به کالا بود. اما بتدریج مشکلاتی باعث شد تا به یک واسطه برای این مبادلات احساس نیاز شود. مهمترین این نیازها نرخ برابری کالاها با هم بود. فرض کنید شما پرورش گاو دارید و میخواید برید سلمونی. آیا یک گاو رو بعنوان دستمزد به آقای سلمونی میدید؟ قطعا نه. گاو زنده رو تیکه هم نمیشه کرد. پس نیازه یک واسطه وجود داشته باشه تا همه کالاها و خدمات با اون ارزش گذاری بشن. به این ترتیب پول بعنوان این واسطه بوجود اومد. اوایل پولها از سنگ و چوب و ... بودند. تا اینکه فلزات کشف شدند. در نتیجه از فلزات بعنوان پول استفاده گردید. و بتدریج سکه های طلا، نقره و ... باب گردیدند.
برای هزاران سال این پولهای فلزی بعنوان واسطه مبادله استفاده میشدند. در مبادلات کالاها از شهرها و کشورها به هم اغلب ، کاروانهای تجاری مورد هجوم راهزنان قرار میگرفتند و پول و کالای اونها غارت میشد. برای حل بخشی از این مشکل، در مبدا و مقصد کاروانها صرافی هایی بوجود آمد. افراد در صرافی مبدا پولی را پرداخت میکردند و یک حواله دریافت مینمودند. بعد اون حواله رو در مقصد به صرافی آنجا میبردند و معادل حواله پول دریافت میکردند. به این وسیله دست دزدها از سکه ها کوتاه میشد. بعدها صرافها دیدند همواره مقداری پول در صندوق آنها باقی میماند و تجار با اتکا به همون حواله ها معاملات خود رو انجام میدند. از اینجا بود که صرافها به این فکر افتادند تا این پولها رو وام بدند و درآمد بیشتری کسب کنند. اینطوری بود که بانکها بوجود آمدند.
تصویر کپی می باشد.
با ایجاد کاغذ و پا گرفتن صنعت چاپ، این حواله ها که معادل مقدار مشخصی از سکه های طلا بودند بخاطر راحتی حمل و نقل و انجام مبادلات با اون مقبولیت عمومی پیدا کرد و اسکناس بوجود آمد. در ابتدا هر بانکی اسکناس خودش رو داشت که بتدریج بخاطر ناهماهنگیها و مشکلات چاپ اسکناس توسط بانکهای خصوصی از جمله تورم، انحصار چاپ و انتشار اسکناس در هر کشوری در اختیار بانک مرکزی اون کشور درآمد.
بعدها با زیاد شدن تولید کشورها، ارزش تولیدات اونها از ارزش ذخایر طلاشون بیشتر شد. برای همین پشتوانه طلا داشتن اسکناسها از بین رفت و بانکهای مرکزی امروزه میتونن به دلایل سیاستها و اهداف مختلف پولهای کاغذی بدون پشتوانه چاپ کنند. این اختیار اغلب مانند یک شمشیر دو دم عمل میکنه. گاهی شرایط بد یک جامعه رو رو به بهبودی میبره. گاهی نیز جامعه رو به قهقرا میکشونه. همش بر میگرده به اینکه این ابزار چطور استفاده میشه.